فکر میکنم
که بهتر است
و بهتر است
که فکر میکنم
که از اینجا
بروی
یعنی از این شعر
و نمیخواهم که مخاطب این کلمات
تو بوده باشی
و این شعر به هیچ عنوان
در موردموهای تو
سخنی نخواهد گفت
همان خطوط سیاه و ...
نه!
به هیچ عنوان
حالا برو
به دنبال چیزهای تازهی دنیا بگرد
و از این کهنه
از این دور ناجور
با وسواس
فاصله بگیر
و از ابتلا به ماندن
گریزان بمان
ادامهای نیست در ماندن
و آسایش
در جستجو بمان
موهایت را در باد...
نه به هیچ عنوان
این شعر
در موردموهای تو نیست
خوب کردی
که کشتی شکسته را
ملوانان چیره دست نیز
ترک خواهند کرد
بر خشکیهای تازه پا بگذار
و از اصول خود غافل مشو
به سمت آنچه تازه است آغوش باز کن
و موهایت را باز هم...
نه
در موردموهایت
حرفی ندارم
ساکتم
و سکوتم را به خیابانها میبرم
و زنی را دوست دارم
که احتمالا مانندی ندارد
عشق در من نمرده
و عشق را تو در من نکشتی
و عشق بعد از تو ادامه داشت
میخواهی باور کنی یا نه
این شعر
در موردموهای تو نیست
به هیچ عنوان
فکر میکنم
که بهتر است
و بهتر است
که فکر میکنم
که از اینجا
بروی
یعنی از این شعر...